مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
شاعر : ناشناس
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
سرمای دی گذشته، بهاران رسیده است شبهای سخت هجر به پایان رسیده است
تـاریخ انـقـضـای مکـاتـب فـرا رسـیـد دوران حـاکـمـیّت قـرآن رسـیـده است
درهای آسمان به دو عـالـم گشوده شد وقت نـزول سـورۀ باران رسیده است
« أمًّ یُـجـیب» اهـل دعـا کـارگـر شده هر درد بیدوا پی درمان رسیده است
شادی کـنـید نیـمـۀ شـعـبـان رسـیـده و روز به غم نشستن شیطان رسیده است
آمــد خــلاصــۀ هـمـۀ انــبــیــاء قــبـل موسی، خلیل، نوح، سلیمان رسیده است
منجی قـدم گـذاشته بر خاک این زمین احیـاگـر معـارف ایـمـان رسیـده است
مـژده، امـید آخـر مستـضـعـفـان رسید مشکلگـشای عـالم امکان رسیده است
با شـوکـت مـحـمـد و با هـیـبت عـلـی آئـیــنـۀ تـجـلـیّ یــزدان رسـیـده اسـت
بـین قـلـوب غـمزده دیـدم سـرور بـود گویی مراد قـلب پـریشان رسیده است
شادی به خانۀ فـقرا سر زده است باز در سفرههای خالی شان نان رسیده است
پای «جـواز نـوکـری» بچـه شیعـهها امضای لطف صاحب دوران رسیده است
|